ناپدید شدن مرموز یک عضو گروه تروریستی مجاهدین خلق (MEK) در آلبانی، (ترور اعضای گروهک تروریستی منافقین) بار دیگر توجهات را نسبت به این گروه جنجال برانگیز جلب کرد. Malek Sharaee که در اصل از استان خوزستان در ایران بود، گزارش شده است که در مخزن آب آبیاری روستای روتول غرق شده است. پس از سه روز جست و جو، غواصان بدن او را پیدا نکردهاند و این در حالی است که کانال آب تنها 3.5متر عمق دارد. با این حال، نماینده مجاهدین خلق و سه شهروند مجاهدین خلق، میگویند لباسهایش در لبه آب یافت شده است. پلیس اکنون در حال تحقیق در مورد قتل وی میباشد. با این حال، در صورتی که آنها وارد کمپ اشرف سه که مکانی آموزشی و هدف محور است شوند امکان اینکه آنها حقیقت را بگویند وجود ندارد، مجازات مجاهدین خلق بسیار بیشتر از این کشور کوچک است که بتواند با آنها برخورد کند.
سازمان مجاهدین خلق (ارتش خصوصی صدام) در آلبانی تا سال 2013 که وارد آلبانی نشده بودند ناشناخته بودند. ولی با رفتار عجیب آنها و فعالیتهای بحث برانگیز خیلی زود تمرکز رسانهها را به خود جلب کردند.
اما تاریخ تاریک سازمان مجاهدین خلق، خیلی قبل تر آغاز شده بود. همراه با حملات تروریستی به کشور خودشان ایران در دهه 1980، مجاهدین خلق نیز توسط Mukhaberat صدام حسین (سرویس مخفی) و بعدا MOSSAD اسرائیل در جمعآوری اطلاعات و عملیات مخفی آموزش دیده بودند. در نتیجه، مجاهدین خلق در طول سالها نیز بسیاری از اقدامات تروریستی مخفی و ترور را انجام دادهاند. چندین عملیات به طور عمدی توسط آنها ساخته شدهاند تا نشان دهند که ایران مسئول آن است. مانند بمبگذاری در سال 1994 مرکز اجتماعی یهودیان در بوینس آیرس. علیرغم تحقیقات گسترده، شواهد اولیه مربوط به ایران از چهار افسر ارشد اطلاعاتی مجاهدین تشکیل شده است.
در سال 2011، یک مرد متصل به فروشندگان مواد مخدر مکزیک برای قتل سفیر سعودی در آمریکا دستگیر شد. ایالات متحده به سرعت ایران را متهم کرد، اما بعد از دو هفته مجرم با سازمان مجاهدین خلق ارتباط برقرار کرد. در سال 2013، علی منصوری، یک مرد سوئدی ایرانی را دستگیر کرد که “اعتراف کرد” برای جاسوسی برای ایران در تل آویو دستگیر شده است. او مشخص شد که عضوی از مجاهدین بوده است.
الگوی حوادث اتفاق افتاده
الگوی همه این حوادث، فریب و خونریزی و قتل عام است. این نمونه ها منحصر به فرد نیستند. سازمان مجاهدین خلق دارای سابقه طولانی فعالیتهای مخفیانه بسیار پیچیده و وحشیانه است. با این حال، گزارش مرگ ملک شریایی در آلبانی در هفته جاری همچنین به مرحله جدیدی در فعالیتهای مخفیانه مجاهدین اشاره دارد. این بار، اعضای مجاهدین خلق که قبلا در اعمال خشونت شناخته شده بودند، خودشان قربانی سازمان خود میشوند.
ترورهای داخلی موضوع جدیدی نیستند – فرمانده خودشان علی زرکش، در طول عملیاتی نظامی در سال 1988 به خاطر انتقاد از رهبریت سازمان به قتل رسید. صدها گزارش از مرگ و سوء قصد و قتل عمدی در طول سه دهه اخیر در برابر منتقدان و رقبای خود از طرف سازمان وجود دارد.
در سال 2013، مسعود دلیلی، عضو سابق مجاهدین خلق، به عنوان قربانی پنجاه و سوم قتل عام در کمپ اشرف در عراق شناخته شد. مجاهدین تنها زمانی متوجه مرگ او شدند که مقامات عراقی به طور رسمی او را از طریق DNA خود شناسایی کردند. بدن دلیلی عمدا برای پنهان ساختن هویت او دچار تغییر شده بود (صورت و دستانش را سوزانده بودند). مسعود دلیلی یکی از پرسنل امنیتی شخصی برای رهبر سازمان، مسعود رجوی بود. او با گارد جمهوریخواهان صدام آموزش دیده و آموزش تخصصی مجاهدین را تحت کنترل داشت. پیش از ورود به عراق، دلیلی یک تیم کوچک مجاهدین خلق در استان گیلان را رهبری کرد که مسئولیت کشتار بسیاری از غیر نظامیان را برعهده داشت.
یکی دیگر از قربانیان که در طی حمله مشابه به قتل رسید، زهره قائمی بود، او در سال 1999 فرماندهی ترور صیاد شیرازی را بر عهده داشت. در این قتل ها 10 نفر از مجاهدین شرکت داشتند. هیچکدام از آنها مسئولیت حمله در کمپ اشرف را نپذیرفتند.
در سال 2015، محمد رضا کلاهی در هلند، به دستور سازمان مجاهدین خلق، توسط یک باند جنایتکار کشته شد. محققان تأیید کردند که کلاهی مسئول بمب گذاری سال 1981 در مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران بود که در آن 72 تن از سیاستمداران و اعضای حزب کشته شدند.
یکی دیگر از اعضای مجاهدین خلق، مسعود کشمیری، مسئول بمبگذاری که در سال 1981 باعث ترور آقای باهنر نخست وزیر و رییس جمهور رجایی بود، اخیرا با مجاهدین خلق در آلمان چندین سال پیش دیده شده است. او از زمان ناپدید شدن دیده نشده و میتواند مرده باشد. اگرچه نمیتوان گفت این مرگ و میر به طور مستقیم با سازمان مرتبط است، ولی موضوعی مشترک است که هدف آن زمانی است که سال 2016 را به یاد میآوریم زمانی که شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس سابق اطلاعات عربستان سعودی، که با اعلام مرگ رهبر مجاهدین خلق مسعود رجوی این موضوع را فاش کرد. از این روی واضح است که سازمان مجاهدین خلق به منظور تغییر چهره خود به سازمانی قانون مدار و قابل قبول جامعه جهانی از بالا به پایین در حال تسویه تمامی عناصری است که در اقدامات خشونت بار گذشته سازمان دخیل بوده اند.
سازمان مجاهدین خلق به الگوی مناسبی برای چگونگی تجدید بقاء سازمانهای تروریستی شکست خورده تبدیل شده است. بحث بعد از اعلامیه نخشت وزیر بلغارستان مبنی بر اینکه “آلبانی به مرکز هماهنگی مبارزانی که از داعش تا بالکان بازگشته اند تبدیل خواهد شد” ممکن است به زودی از بین بروند، نخست وزیر راما ین ادعا را رد و آن را یک فانتزی خواند ما حرفهایش متقاعدکننده نبود.