مایک پمپئو به سبب قدرت مشروعیتی که وزارت امور خارجه به او داده است انتقادات شدیدی از سلف خود جان کری داشت. انتقاداتی در جهت دیپلماسی واشنگتن نسبت به دشمن جدیدا محبوب خود یعنی ایران که همچون بمب در دل تاریکی است.
هنگامی که مایک پمپئو پیش از سپتامبر در وزارت امور خارجه برای گزارشگران صحبت می کرد٬ در انتقادات خود زیاده روی کرد و تا حدودی از طنز محضی که به واسطه ی خشمش به وجود می آمد آگاه نبود.
مایک پمپئو فریاد زد که «آنچه جان کری انجام داده ناشایست و بی سابقه بوده است» و افزود: این وزیر پیشین دولت است که با بزرگترین حکومت حامی تروریسم درگیر است و به گفته ی خودش٬ به آنها می گفته است که منتظر این دولت باشید. شما نمی توانید چنین چیزی را در تاریخ آمریکا پیدا کنید. وزیر امور خارجه نباید چنین رفتاری داشته باشد.
اگر مایک پمپئو فارغ از فرصت طلبی سیاسی به ابتکار جان کری در ارتباط با ایران به عنوان یک خیانت نگاه می کند٬ در جایگاهی نیست که با مساله ی تروریسم خودنمایی کند و صحبت کردن با حامی ترور را مطرح کند.
بگذارید ابتدا به ضرب المثل فیل در اتاق یعنی ایران بپردازیم. ایران به هیچ معنایی و با کوشش هیچ تخیلی بزرگترین حامی تروریسم نیست. بزرگترین حامی تروریسم عنوانی است که برای مدتی طولانی به خانواده ی سعودی اطلاق می شد. سلسله ی بسیار جذاب سلطنتی که وهابیت و خواهر افراط گرای آن یعنی سلفی گری را به وجود آورد.
وهابیت و سلفی گری که معمولا پشت سر هم استفاده می شود٬ بر این باور است که هر کسی که خارج از مکتب قرار دارد باید با ضرب شمشیر نابود شود. چنین تفسیر زاهدانه٬ خشونت آمیز٬ ارتجاعی و نیهیلیستی از اسلام به عنوان زمینه ی ایدئولوژیک گروه های همچون القاعده٬ داعش٬ بوکو حرام و طالبان به کار می آید. اگر نگوییم که ماشین جوجه کشی این گروه هاست.
ترور٬ تروری که تاکنون زندگی ده ها هزار بی گناه را در طول سالها گرفته از لحاظ ایدئولوژیک به عربستان سعودی مرتبط است. حتی بدتر از آن اینکه متخصصان دلایل محکمی در دست دارند که یکی از فعال ترین صادرات های عربستان سعودی٬ ترور است. تروری که منابع آن برای تقویت دگماتیسم و جزم گرایی مذهبی هزینه می شود.
لاورنس رایت در کتاب خود به نام (برج ناگهانی) (The Looming Tower) تصریح می کند که در حالیکه عربستان سعودی تنها یک درصد از جمعیت مسلمانان را در خود جای داده اما ۹۰ درصد هزینه های اسلام را پرداخت می کند تا به دیگر سنت های اسلامی غلبه پیدا کند. دیگران نیز تخمین می زنند که عربستان سعودی در هر سال سه برابر کمونیستها که در طول جنگ سرد برای تبلیغ کمونیسم هزینه می کردند٬ برای صادر کردن ایدئولوژی وهابیت هزینه می کند.
در سال ۲۰۱۵ رئیس جمهور ترامپ با این مسأله موافق بود. در حقیقت او این مسأله را با آوردن در کتابش به نام «زمان خشونت» جاودانه کرد. ترامپ می نویسد: حالا نگاه کنید به عربستان سعودی٬ که بزرگترین حامی تروریسم در دنیاست. عربستان سعودی دلارهای نفتی که از ما می گیرد را به جیب تروریست ها میریزد تا مردم ما را نابود کنند و در عین حال از ما میخواهد که از آنها محافظت کنیم.
در سال ۲۰۱۰ وزیر امور خارجه ی وقت٬ هیلاری کلینتون نیز به این رسید که عربستان سعودی یک حامی بزرگ تروریسم است. در پیامی از وی که توسط ویکی لیکس منتشر شده است می گوید: خیرین سعودی مهمترین منبع تامین مالی گروه های تروریستی سنی در جهان هستند.
در ادامه ی کتاب٬ علیرغم بیان گامهای مثبتی که عربستان سعودی برداشته می گوید: این گام های مثبت که از عربستان سعودی سر می زند برای پیشینه ی استراتژیکی است که مقامات سعودی را قانع سازد تا به تامین مالی تروریست ها بپردازند.
کلینتون نیز تاکید کرده است که عربستان سعودی حمایت مالی عظیمی را برای القاعده٬ طالبان٬ لشکر تویبا و دیگر گروه های تروریستی از جمله «حماس» فراهم کرده است که میلیون ها دلار از منابع سعودی به صورت سالانه هزینه ی آنها می شود.
جالب است که چنین اطلاعات بسنده ای از بدکرداری عربستان سعودی٬ بالاترین سطوح از مقامات رسمی آمریکا را از روابط صمیمی خود با عربستان سعودی منع نکرده است… و در نتیجه مایک پومپو وزیر خارجه می خواهد عصبانیت خود نسبت به زشتی ها را در مقابل جان کری دوباره مرور کند.
ضرب المثلی با این مضمون که گفتن حرف خوب به هر کسی و هر جایی نمی آید.
اما اینجا جایی است که امور٬ کمی مبهم هستند. اخلاقا باید گفت به گونه ای است که بستگی به نگاه هر فرد به مساله دارد.
در دوره ی ریاست جمهوری ترامپ٬ آمریکا در حقیقت شریک تروریستها شد. اگرچه نه در تسلیحات بلکه در دادن تاییدیه.
در ژوئن ۲۰۱۸ وکیل شخصی ترامپ٬ رودی جیولیانی٬ با نهاد ملی مقاومت ایران که یک چتر همبستگی سیاسی است و عمدتا توسط گروهک تروریستی منافقین اداره می شود صحبت کرد. منافقین در ابتدا توسط ایالات متحده و اروپا در لیست سازمانهای تروریستی جای گرفته بود و همچنان به عنوان یک گروهک مارکسیست اسلامی که حول شخصیت رهبر آن مریم رجوی شکل گرفته٬ شناخته می شود.
جولیانی در صحبت هایش با رغبت فراوانی گفت: ما اکنون به صورت واقعی می توانیم پایان حکومت ایران را مشاهده کنیم. همچنین گفت: ملاها باید بروند٬ آیت الله باید برود و همه اینها باید با حکومتی دموکراتیک به نمایندگی خانم رجوی جایگزین شوند. آزادی خیلی نزدیک است. من میخواهم سال آینده این جلسه در تهران برگزار شود!
شهردار پیشین نیویورک که پیش از آنکه در آوریل ۲۰۱۸ وکیل شخصی ترامپ شود٬ مشاور امنیت سایبری کاخ سفید بود٬ یکی از چندین آمریکایی جنگ طلبی است که در کنفرانس سالانه ی نهاد ملی مقاومت ایران در پاریس شرکت کرده بودند. وی با اشاره به نقش آمریکا در ایجاد مخالفت و شکاف در ایران برای تغییر حکومت به سود سازمان مجاهدین چنین گفت: آن اعتراضات خود به خود اتفاق نمی افتند. آنها به خاطر بسیاری از مردم ما در آلبانی (که در سازمان مجاهدین خلق هستند) و به سبب وجود بسیاری از مردم در اینجا و در تمام دنیا روی می دهد.
مشاور امنیت ملی آمریکا٬ جان بولتون نیز هنگامی که درباره ی ایجاد دموکراسی بحث می کند گروهک مبهم و تبعید شده ی منافقین را به عنوان جایگزین حکومت ایران می شناساند.
گزارشگر انگلیسی٬ لیندسی هیلسام هنگامی که اخیرا به آلبانی٬ خانه ی این گروهک نظامی٬ سفر کرد٬ کلنجاری با سازمان مجاهدین خلق داشت. کمپ سازمان مجاهدین خلق در آلبانی در زمین به مساحت ۲۰۰ هزار متر مربع و با محافظت های عظیم نظامی است که در مقابل…
هیلسام پس از اینکه متهم به عنصری فروخته شده به ایران شد٬ مورد خشونت و وحشیگری این گروه قرار گرفت. اینکه این حادثه از روی قصد از اطلاع رسانه های اصلی دور مانده است به این خاطر است که ماهیت بدکار گروهک منافقین که علاقه اش به سری بودن بیش از حد کنترل شده را افشا می کند.
هیلسام در مستندی که برای شبکه ی ۴ انگلیس می سازد٬ مستنداتی را با مفاهیمی معین ارائه می نماید که آلبانی چه باور خطرناکی درباره ی گروهک تروریستی منافقین دارد و بر این مساله تاکید میکند که دولتهای خارجی برای تقویت اتحاد خود با آمریکا تا کجا پیش می روند.
با مجهولات خطرناک و بسیار زیادی که درباره ی سازمان مجاهدین وجود دارد٬ فارغ از گرایش این گروه به خونریزی و کشتار که اعضای سازمان باید آرزوی ترک آن را داشته باشند٬ حمایت مشتاقانه ی واشنگتن قابل تصور نیست. گزارشی از وزارت خارجه ی آمریکا در سال ۱۹۹۲ گروهک تروریستی منافقین را به عنوان مسئول کشتار شش آمریکایی در دهه هفتاد میلادی در ایران شناسایی می کند. کشته شدگان شامل سه افسر نظامی و سه کارمند مرد شرکت بین المللی راک ول می شدند. شرکت راک ول در زمینه ی تولید سلاح به صورت تخصصی کار می کرد و سه کارمند آن به خاطر دستگیری برخی از اعضای مجاهدین خلق که سه افسر نظامی آمریکا را کشته بودند٬ به قتل رسیدند.
منافقین پس از انقلاب یکی از حامیان مشتاق برای تسخیر سفارت آمریکا در تهران بود. اتفاقی که هم مقامات آمریکایی و هم رسانه های اصلی آن را مخفی نگه داشتند تا به دستورات فوری دیگری بپردازند. منافقین آزادی گروگانهای آمریکایی در تسخیر سفارت را پذیرش شکست نامید.
پس از استقرار حکومت جدید به رهبری آیت الله خمینی گروهک منافقین فعالیتهای بمبگذاری علیه حکومت اسلامی را آغاز کرد. در سال ۱۹۸۱ اینگروهک با حمله به رهبران حزب جمهوری اسلامی ۷۴ نفر از مقامات بالامرتبه از جمله رهبر این حزب و ۲۷ عضو مجلس را به قتل رساند. چند ماه بعد٬ آنها جلسه ی کمیته ی امنیت ملی ایران را بمب گذاری کردند که منجر به قتل رئیس جمهور و نخست وزیر ایران شد.
وزارات خارجه در سالهای بعد از آن٬ گروهک ترریستی منافقین را به عنوان گروه ترور در کشور ایران معرفی کرد که حملات خشونت باری منجر به قتل شهروندان داشته است. بر اساس این گزارش٬ از سال ۱۹۸۱ میلاد یمنافقین مسئولت کشتار هزاران ایرانی که آنها را عناصر رژیم می نامید به عهده گرفت.
در کشورهای غربی که از ایادی ترور در رنج هستند کسی که برای کاهش فریب و ترور کار می کند٬ آنها (منافقین) را به داخل کشورش راه نمی دهد.